منطقه ای که اکنون آن را به نام وناش می شناسیم با وجود پوشش گیاهی متنوع اعم از جنگل و مراتع سرسبز فاقد سکنه بوده است ،تا اینکه فردی به نام شیخ عباس که ساکن سبزوار خراسان بوده خوابی می بیند و اورا برای پیدا کردن محلی با مشخصات منطقه وناش وآرامگاه امامزاده ابوطالب در کنار یک درخت تبریزی راهنمایی می کند. شیخ عباس عزم خود را جزم کرده و به سوی منطقه ای که در خواب دیده بود حرکت می کند و درخت تبریزی و مدفن مبارک امامزاده را می یابد و با خانواده خود در این مکان سکنی می گزیند و به عنوان اولین متولی امامزاده روستا اقدام به ساخت آرامگاهی می کند.
به تدریج افرادی از روستاهای ورک ، گرمارود ،آتان و طا لقان علاقه مند به سکونت در این محل شدند گفته می شود نام قبلی روستا "بنفشه " یا "بنفش" بوده است که بعد ها به نام " وناش" معروف می شود.
البته عده ای نیز عقیده دارند نام وناش را از نام گلی با نام محلی گل "ونوش " (گل حسرت) که به فراوانی در این منطقه یافت می شود انتخاب شده است.
شغل اصلی مردم روستا کشاورزی و دامداری بوده و با وجود کوهستانی بودن روستا و نا همواری زمین ، گندم ،جو و یونجه از محصولات اصلی کشاورزان بود. وجود سه آسیاب آبی در روستا و اطراف آن جهت آسیاب گندم کشت این محصول را به اثبات می رساند. گردو نیز به فراوانی یافت می شد.
به دلیل وجود چشمه های فراوان و حاصل خیز بودن زمین های بالا وناش ( کینه خاز ) عده ای از اهالی به آنجا مهاجرت کردند و به این ترتیب روستایی به نام کینه خاز که پایین منطقه ای صخره ای – شنی می باشد (خاز ) در فاصله ی 3کیلو متری روستای وناش شکل گرفت.
با افزایش جمعیت دو روستا ، دامداری و کشاورزی رونق بیشتری پیدا کرد به طوری که تعداد دامها به 4000 راس رسید . برای تامین علوفه زمستانی دام ،از زمین های دو روستا و مراتع اطراف استفاده و ذخیره می کردند.در تابستان ها نیز در چراگاه ها ی بزرگ روستا که در ارتفاعات مازندران و در نزدیکی دو روستا واقع است به دامداری می پرداختند.
فقدان امکانات اولیه ی رفاهی نظیر جاده و مراکز بهداشتی درمانی و آموزشی سبب شد عده ای از اهالی به اجبار دام های خود را فروختند و به شهر های تنکابن ، قزوین،کرج و تهران مهاجرت کردند و بدین ترتیب دامداری رونق اولیه خود را از دست داد .
در اولین روزهای انقلاب اسلامی ایران مردم دو روستا مبلغ قابل توجهی وجه نقد جهت مشارکت در احداث جاده زواارک به وناش به حساب جهاد واریز کردند ولی جاده ای احداث نشد .
در سالهای 70 به بعد جاده ای از مسیر " آتان " به وناش و بالا وناش احداث شد که این جاده نه تنها مشکلات اهالی دو روستا را مرتفع نکرد بلکه موجب بروز مشکلات جدید تری شد از جمله :
· بالا بودن هزینه حمل ونقل
· صعب العبور بودن جاده
· دسترسی مشکل به مرکز بخش ومراکز درمانی و ...
· جیپ رو بودن جاده
· تخریب بخش هایی از مسیر جاده با کمترین بارش
مشکلات فوق اهالی را برآن داشت تا پی گیر احداث جاده ای مناسب تر باشند .بنابراین با پرداخت هزینه توسط اهالی دو روستا تا 3کیلومتر جاده زوارک به وناش ساخته شد .این کار با مساعدت مسئولین به صورت پروژه وزارت راه در آمد و دو روستا ی زوارک و وناش به هم متصل شد امید واریم جاده ای ایمن جهت استفاده ی مردم گشایش یابد.
*پانوشت پانیک
این مطلب یک کامنت بی نام داشت با این مضمون
حرفهای شما در مورد تشکیل محل فعلی بسیار نقل شده است - اما ظاهرا قبل از آن هم در اطراف محل فعلی افرادی زندگی می کرده اند مثلا در زورک این مساله به وضوح قابل لمس می باشد و یا در البیشاک و حتی به اتل بک هم اشاراتی شده است . بهروز رمضانی وناشی نویسنده کتاب ونوس الموت